به گزارش مشرق، خوش استقبال و بد بدرقه؛ این عنوانی است که همیشه در ورزش به خصوص فوتبال ایران تحت عنوان یک برچسب روی پیشانی مدیران ورزشی و بعضا تماشاگران دیده میشود. طی همه سالهای اخیر نمونههای زیادی از مربیان و بازیکنان خارجی وجود داشتند که با استقبال خیلی خوب به ایران آمدند و به محض خروج از ایران وارد دعواهای عجیبی با باشگاههای سابقشان شدند. همین موضوع همیشه باعث شده که پروندههای عجیب و دردسرسازی علیه باشگاههای ایرانی به خصوص استقلال و پرسپولیس مشکلساز شوند. پروندههایی که خیلی وقتها برخلاف به وجود آوردن دعواهای زیاد بین باشگاهها و خارجیها، جریمههای سنگینی از جریمه مالی تا کسر امتیاز به همراه داشته.
چند روز پیش بود که صحبتهای زیادی در خصوص قطع همکاری مارک ویلموتس با فدراسیون فوتبال ایران مطرح شد. موضوع اصلی عدم دریافت مطالبات بوده و حتی الان که ویلموتس در ایران حضور دارد باز هم نگرانیهای زیادی در خصوص ادامه همکاری سرمربی بلژیکی و فدراسیون فوتبال کشورمان وجود دارد. وقتی مارک ویلموتس وارد ایران شد و هدایت تیمملی را بر عهده گرفت، خیلیها تصور میکردند با توجه به صحبتهای مطرح شده درباره کم بودن مبلغ قرارداد او نسبت به کیروش، مشکلاتی که بین فدراسیون و سرمربی پرتغالی وجود داشت دیگر وجود نداشته باشد. این روزها ولی اولین چالش بین فدراسیون فوتبال و ویلموتس به وجود آمده.
بیشتر بخوانید:
ویلموتس با تیم ملی همراه نیست
گزارش سایت آلمانی از آتشبس ویلموتس
ویلموتس اولین خارجی ناراضی در فوتبال ایران نیست و متاسفانه آخرین هم نخواهد بود. گرچه همه امیدوارند که حداقل در طول زمان حضور ویلموتس در ایران مشکلات بین او و فدراسیون به حداقل برسد اما باز هم نگرانیها وجود دارد؛ نگرانی از وضعیت کنونی و رابطه بین ویلموتس و ایران بعد از رفتن سرمربی بلژیکی. این نگرانی به این دلیل وجود دارد که رابطه بین خارجیهای قدیمی این روزها با تیمهای ایرانی اصلا خوب نیست. از وینفرد شفر که استقلال را با وضعیت بدی ترک کرد و هنوز هم گزند صحبتهایش به گوش طرفداران این تیم میرسد تا برانکو ایوانکوویچ که موضوع طلبش از پرسپولیس و فسخ قرارداد با قرمزها هنوز حل نشده.
موضوع قابل تامل همین است که چرا اکثر مربیان خارجی بعد از پایان کار خود با تیمهای ایرانی با مسئولان باشگاه به مشکل میخورند؟ اصلا چرا هیچ مربی بدون دردسر، چالش و اختلاف از ایران نمیرود؟ گرچه گاهی اوقات رفتار مربیان هم محکوم شده اما در بیشتر پروندههایی که برای باشگاهها دردسر شده، این مسئولان وقت بودند که کار را به جای باریک کشاندند. از پرداخت نکردن به موقع مطالبات که حق یک مربی است تا قرار دادن بندهای عجیب که به طرف مقابل اجازه دردسر ایجاد کردن در جهت دفاع از حقش را میدهد.
با مرور این اتفاقات سوال مهمی که به وجود میآید همین است که چرا با وجود حکم فرما بودن چنین شرایطی، مدیران باز هم سعی میکنند که از مربی تا بازیکن، خارجیهایی را وارد ایران کنند. نه اینکه حضور خارجیها در ایران بی فایده باشد اما اگر قرار است همه چیز به مشکل و دردسر و پرونده ختم شود؛ همان بهتر که از خارجیهای کمتری در فوتبال ایران استفاده شود. هیچکس در این خصوص تردیدی ندارد که اگر از فوتبال حرفهای حرف میزنیم باید برای هر مربی یا هر بازیکن این حق را قائل باشیم که مطالبات خودش را به موقع دریافت کند و اگر هم چنین اتفاقی نیفتاد راهش برای شکایت باز باشد. موضوع مهم اما این است که باشگاههای ما به خصوص استقلال و پرسپولیس چرا ضمن رعایت نکردن احترام شخصیت مقابل که برایشان یک ماه، یک سال یا چند سال زحمت کشیده، این حق را قائل نیستند؟
شاید مهمترین فرضه همین باشد که هر مدیری در زمان حضور خودش به این فکر میکند که برای به دست آوردن دل هواداران هر کاری میتواند انجام دهد و بعد؛ وقتی دوران حضورشان در تیم به پایان میرسد، کاری با سرنوشت حضور خارجیها نداشته باشند.